قهرمان کوچک معرکهء بزرگ
رحي رحي

هموطنان عزيز مطلع اند که از مدت ها بدينطرف ادارۀ آی.ان.دی کشورشاهي هالند جمعيت کثيری از بهترين کادرها،روشنفکران و تحصيل کرده گان افغانستان را که بنابر جبر شرايط دشوار سياسي و اجتماعي با خانواده های شان بقصد گزينش اقامت درين کشور پناهنده شده اند زير نام "متهمين جرايم جنگي و ناقضين حقوق بشر" از حق طبيعي پناهنده گي محروم ساخته است.

فشار،شکنجه و عذاب تدريجي مادران،زنان و کودکان خانواده های اين جمعيت داستان غم انگيز و تکان دهنده است که از هر سطر آن بوی خشونت و بيدادگری بمشام مي رسد.

اصول پناهنده گي زير فشار و تأثير سياست های خشن و مهاجرستيز و تعصبات سياسي ارزش اجتماعي و انساني خود را از دست داده است.

صدای مراجع حقوقي و قضايي کشورهای اروپايي و منابع دفاع از حقوق مهاجران در سطح بين المللي نيز وجدان های خفته انتقام جويان کينه توز را بيدار نکرد و اينک ايشان در مواضع عملي خويش مبني بر رد تقاضای پناهنده گي پا فشاری مي کنند.

انسان های که روزگاری با يک عالم شرف و افتخار در وطن خويش با دستان پاک بخاطر داعيۀ برحق آزادی و دموکراسي در برابر جريان های وارداتي بنيادگرا مردانه رزميده اند و بهترين ايام زنده گاني خويش را وقف تحقق آرمان های بزرگ انساني نموده اند و در زمان حاکميت سياسي شان از امنيت،شرف و آبروی مردم به قيمت جان دفاع نموده اند امروز آماج خشونت های سياسي ستمگران آی.ان.دی قرار گرفته اند.

فاجعۀ سربريدن ها،چشم کشيدن ها،تجاوزجنسي بالای اطفال خوردسال،قاچاق مواد مخدر،خودکشي های اجباری،انتحارها،فقر و گرسنه گي،انسان فروشي ها،اختلاس حريم بيت المال،حضور نظامي نزديک به چهل کشور جهان در اوج تعصبات سياسي و ايديالوژيک و تبديل شدن اين سرزمين به صحنۀ پر هنگامه و خونين صف بندی های استراتيژيک شرق و غرب و در نتيجه پامال شدن ارزش های فرهنگ بومي و سنن ريشه دار تاريخي همه و همه پيامد تبعيدهای اجباری اين مردمان پاک دل  وبا شرف و عدم حضور سياسي آنان در تعاملات تاريخي و سياسي افغانستان است که مسوولان بي وقار و بي شرم اخلاق و شهامت اعتراف به آن را ندارند.

و اين بي مايه گان هرزه گو با ارائه اسناد جعلي اداره آی.ان.دی را در اتخاذ چنين تصميم همکاری نموده اند و از عذاب روحي فرزندان و خواهران هموطن شان لذت مي برند.

اما تهديدهای پيهم،تعرض بحق حفظ حيثيت،زنداني ساختن های غيرقانوني،شکنجه های آشکار اطفال و خانواده ها،تحميل جدايي های اجباری زنان از شوهران شان و ايجاد فضای رعب و ترس در ميان خانواده ها هيچکدام نتوانستند زنجير همبسته گي همسنگران با وقار ديروز را در دفاع از عزت و آبروی شان و دفاع از گذشته های تاريخي شان بشکند.

و آنان با هرفشار و تهديد حلقه های گمشده را در مي يابند و در برابر اتهامات ناروای مقامات آی.ان.دی با تهذيب و اخلاق عالي اجتماعي مردانه صف آرايي مي کنند.

آری هموطن عزيز!

چقدر تکان دهنده است وقتي ماموران پوليس در نيمه های شب دزدانه پدران را از آغوش مادران و کودکان مي ربايند و در زندان های مخوف که با هيچ معيار انساني انطباق ندارد مورد شکنجه قرار ميدهد.

و مادران را بجرم دوستي و محبت با شوهران شان مورد اهانت و بي رحمي قرار داده و در قرارگاه های تجمع مهاجران شکنجه مي کنند.

آنها هيچگاهي برای پرسش های غمناک کودکان جوابي ندارند.

کودکان در قشله های عسکری بدنيا ميآيند و جوان مي شوند اما تسلسل بي شرمانهء شکنجه ، عذاب روحي آنان پاياني ندارد که ندارد.

اينها مدافعان حقوق بشر هستند و حق دارند بحقوق انسان ها بازی نمايند.هرقدر فشار و شکنجه و تهديد بيشتر مي شود خانواده ها بيشتر بهم جوش مي خورند.کودکان به چشمان بي فروغ پدران شان و به قامت های تکيده اما پر غرور آنها فخر مي کنند.

آری ! ليمه ها و شهيره ها به دفاع از عصمت پدران شان در کوچه های شايعه بر مي خيزند.

تظاهرات اکتبر در برابر پارلمان کشورشاهي هالند بوضاحت نشان داد که تمام تلاش های مقامات آی.ان.دی بغرض تجزيه و فروپاشي خانواده ها بي نتيجه ماند.هيچ فرزندی پدرش را و هيچ زني شوهرش را در معرکۀ حقيقت و دروغ تنها نگذاشت.

فريادهای مصمم و واحد صدها تن از همرزمان ديروز و تکرار شعارهای پيهم، فضای شور و تهيج خاصي را بوجود آورده بود که هر رهروی هنگام عبور از محل لحظۀ مکث مي کرد.شعارها را زيرچشمي ميخواند و پس از نگاه کردن بدستان کوچک اطفال که با ريسمان بهم گره شده بودند سرش را بعنوان افسوس تکان داده از کنار صف مظاهره کننده گان رد مي شد.

هنگامۀ آواز شهيرۀ جوان چون مرد پولادين در کنار برادران در امواج مکروفون چنان پيچيده بود که گويي در معرکۀ ميوند ملالي فرياد مي زند:مه په ميوندکي شهيد نشوی – خدايه لاليه بي ننگي به د ساتني"

صدای پر غرور شهيرۀ جوان ديوارهای پارلمان را شگافت و در خموشي دهليزهای پارلمان طنين انداز شد.ديری نگذشت که فرمان قطع لين مکروفون را پوليس موظف که از کاخ پارلمان دريافت نموده بود عملي ساخت.

پس از قطع شدن لين مکروفون شهيره خونسرد و آرام با صدای بغض زده اش گفت.شما آرام باشيد،تشويش نکنيد من هرقسمي که شود صدايم را به شما ميرسانم و بعد شروع کرد به سخنراني و خطاب به "البيرک" وزير مهاجرين ميگفت."بيا و از سر جسد من بگذر و بعداً به پدرم نزديک شو.تا زنده ام نمي گذارم شما به حيثيت و شرف پدر پاک دامنم دست درازی کنيد.بيا و امتحان کن!..."

خداوندا! اين کلمات چقدر اساطيری و هيجان برانگيز است.لحظات جنگ حقيقت و دروغ چقدر پرهنگامه و پاک است.

دختری بخاطر دفاع  از عصمت پدرش قرباني ميدهد.زهي افتخار!

آری! آنسوتر ليمۀ يکساله که در قشله عسکری ناتو بدنيا امده در صف تظاهرکننده گان موقعيت گرفته است.او سياست و انتقام را نميداند.او نميداند که چه بگويد،گفتن بلد نيست.شعارها را تعقيب کرده نميتواند صدای نازکش را که خداوند برای خنده آفريده است نميتواند با صدای تظاهر کننده گان پيوند دهد.اما او قهرمان کوچک اين معرکۀ بزرگ است.خنک و سردی را نمي شناسد،گريه نمي کند،شيرنمي خواهد گويي ليمه کوچک دست به اعتصاب غذايي زده است.

اما چشمان کوچک و نگاه های معصومانۀ او اين جمله را خموشانه تکرار مي کرد(GENOEG IS GENOEG) .

تيره دلان کينه توز آی.ان.دی که تاب ديدن شکوه و جلال مقاومت تظاهرکننده گان را ديده نمي تواند و بحال کودکان"اشک تمساح"مي ريزند.و ميگويند(ناقضين حقوق بشر) کودکان را در زير باران آورده و از موجوديت انها برای اهداف خود استفاده مي کنند.

عجب است که کاخ نشينان آی.ان.دی از يکطرف از موجوديت کودکان در زير باران تشويش مي کند اما از سوی ديگر آنها را در زير باران مرمي و راکت به افغانستان مي فرستند.چه کسي مي تواند در صداقت اين حقه بازان ترديد نداشته باشد.

قابل ياد آوريست که طي مدت که تظاهرات ادامه داشت دو تن از تظاهرکننده گان را در نيمه های شب از آغوش خانواده های شان ربوده و زنداني کردند و اين سلسلۀ بطور بي شرمانه ادامه دارد.

انها به صفوف متحد و رزمندۀ تظاهرکننده گان هجوم مي آورند و در يک جنگ نابرابر همزمان معرکۀ حقيقت و دروغ را ترور مي کنند و به زندان مي فرستند و در آنجا در تحت شکنجه بي خوابي مجبورش مي سازند تا به رفتن دوباره اش بوطن موافقت نمايد.در غيرآن به شيوه های مافيايي بيهوش ساخته شده به افغانستان فرستاده ميشود.

اينست اقدامات عملي يک کشور پيشرفته اروپايي که سنگ دموکراسي و سنگ دفاع از حقوق بشر را به سينه مي کوبد.

مي خواهم خاطرنشان بسازم که مقامات تصميم گيرنده آی.ان.دی و ياوه سرايان و همدستان(متأسفانه افغاني) آنها که از پشت تلويزيون های(اجاره يي)عليه بهترين وطنپرستان تبليغات سوء نموده و عملاً در شکنجه و عذاب خانواده های هموطن شان سهيم مي شوند.تسلسل بي شرمانه ياوه سرايي های فرومايه گان بي هويت به پايان خواهد رسيد ولي قضاوت تاريخ و مردمان در يک محکمۀ آشکار و صاحب صلاحيت در مورد شما بعيد نخواهد بود.

هرشب ستارۀ به زمين مي کشند و باز

اين آسمان غمزده غرق ستاره است.


November 12th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها